۳۳۴ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۱۱

هر شب چون ماه می‌بینیم ما
آفتابی می ‌نماید مه لقا

چشم ما از نور او خوش روشن است
دیده‌ایم آیینهٔ گیتی نما

یک زمان با ما در این دریا نشین
عین ما می‌بین به عین ما چو ما

خواجه محبوبست و می‌ گویی محب
پادشاه است او و می ‌خوانی گدا

از فنا و از بقا آسوده‌ایم
فارغیم از ابتدا و انتها

نعمت الله هیچ می‌دانی که کیست
یادگار انبیا و اولیا
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.