۳۲۴ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۴۴۴

باز آ که به ذوق الم آشنا شویم
با شیشهٔ و ز سنگ به هم آشنا شویم

صد بحث غم به یک درم داغ می خرم
زین ننگ با معامله کم آشنا شویم

راز محبتیم ز ما گوش و لب تهیست
حاشا که ما به لوح و قلم آشنا شویم

باید کشید خون شهیدان سبو سبو
تا اندکی به ذوق عدم آشنا شویم

گفتی به راه کعبه کنند آشنا قدم
اول رهی که ما به قدم آشنا شویم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۴۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۴۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.