۲۵۸ بار خوانده شده

شمارهٔ ۴۱

ای داورگیتی که بود شهرهٔ آفاق
چون مهر فلک هرکه به حان مهر تو و‌رزد

دارد رخم از خون جگر رنگ طبرخون
با آنکه بود شعر مرا طعم طبر زد

این پارسیان راکه به صد بیت ستودم
مسکین تنم از همت این طایفه لرزد

صد بیت که هر بیتش ارزد به دوصد ملک
گویا بر ایشان به یکی ملک نیرزد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.