۳۱۳ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۱۹۱۰

تو هر جُزوِ جهان را بَر گُذر بین
تو هر یک را رَسیده از سَفَر بین

تو هر یک را به طَمْعِ روزیِ خود
به پیشِ شاهِ خود، بِنْهاده سَر بین

مِثالِ اَخْتَران از بَهرِ تابَش
فُتاده عاجِز اَنْدَر پایِ خَور بین

مِثالِ سیل‌‌‌ها در جُستنِ آب
به سویِ بَحْرِشان زیر و زَبَر بین

برایِ هر یکی از مَطْبَخِ شاه
به قَدْرِ او تو خوانِ مُعْتَبَر بین

به پیشِ جامِ بَحْرآشامِ ایشان
تو دریایِ جهان را مُخْتَصَر بین

و آن‌‌‌ها را که روزی رویِ شاه است
زِ حُسنِ شَهْ دَهانْش پُرشِکَر بین

به چَشمِ شَمسِ تبریزی تو بِنْگَر
یکی دریایِ دیگر پُر گُهَر بین
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۹۰۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۹۱۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.