۳۲۱ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۱۹۰۸

نَتانی آمدن این راهْ با من
کجا دارد هَریسه، پایِ روغَن؟

ولی همراهی و با تو بِسازَم
که چَشمِ من به رویِ توست روشن

چو از راهَت بِبُردم شَرط نَبْوَد
میانِ راهْ تَرکِ دوست کردن

بَغَل‌هایَت بگیرم هَمچو پیران
چو طِفْلانَت نَهَم گاهی به گَردن

چو آدم توبه کُن از خوشه چینی
چو کِشتی بَذْر، آنِ توست خَرمَن

دَهان بَربَند، گوشِ فَهْم بَسته‌ست
مگو چیزی که می‌نایَد به گفتن
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۹۰۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۹۰۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.