۴۵۳ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۱۸۷۲

ای در غَم بیهوده رو کَمْ تَرَکوا بَرخوان
وِیْ حِرصِ تو اَفْزوده رو کَمْ تَرَکوا بَرخوان

از اَسْپَک و از زَینَک پُربادک و پُرکینَک
وَزْ غُصّه بِپالوده رو کَمْ تَرَکوا بَرخوان

در روده و سِرگینی بادِ هَوَس و کینی
ای غافِل آلوده رو کَمْ تَرَکوا بَرخوان

ای شیخِ پُر از دَعوی وِیْ صورتِ‌ بی‌مَعنی
نابوده و بِنْموده رو کَمْ تَرَکوا بَرخوان

مَنْگَر که شَهْ و میری بِنْگَر که‌ هَمی‌میری
در زیرِ یکی توده رو کَمْ تَرَکوا بَرخوان

آن نازک و آن مُشتَک آن ما و منِ زِشْتَک
پوسیده و فرسوده رو کَمْ تَرَکوا بَرخوان

رُخ بر رُخِ زیبایان کم نِهْ بنِگَر پایان
رُخسارِ تو فَرسوده رو کَمْ تَرَکوا بَرخوان

گَر باغ و سَرا داری با مرگْ چه پا داری؟
در گورِ گِل اَنْدوده رو کَمْ تَرَکوا بَرخوان

رفتند جهان داران خونْ خواره و عَیّاران
بر خَلْقْ نَبَخشوده رو کَمْ تَرَکوا بَرخوان

تابوتِ کَسان دیده وَزْ دور بِخَندیده
وان چَشمِ تو نَگْشوده رو کَمْ تَرَکوا بَرخوان

بس کُن زِ سُخَن گویی از گفت چه می‌جویی؟
ای بادبِپِیموده رو کَمْ تَرَکوا بَرخوان
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۸۷۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۸۷۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.