۴۵۱ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۱۸۶۵

ای سَرو و گُلِ بُستان بِنْگَر به تَهی دَستان
نانی دِهْ و صد بِسْتان هادِه چه به درویشان

بِشْنو تو زِ پیغامبر فرمود که سیم و زَر
از صَدقه نشُد کمتر هادِه چه به درویشان

یک دانه اگر کاری صد سُنْبُله بَرداری
پس گوش چه می‌خاری؟ هادِه چه به درویشان

کم کُن تو فَزایِش بین بِنْواز و سِتایش بین
بُگْشا و گُشایش بین هادِه چه به درویشان

صَدقه‌‌یْ تو به حَقِ رفته وَنْدَر شبِ آشفته
او حارِس و تو خُفته هادِه چه به درویشان

هر لُطف که بِنْمایی در سایه آن آیی
بسیار بیاسایی هادِه چه به درویشان

حُرمَت کُن و حُرمَت بین نِعْمَت دِهْ و نِعْمَت بین
رَحْمت کُن و رَحْمت بین هادِه چه به درویشان

ای مُکْرِم هر مِسکین وِیْ راحِمِ هر غمگین
ای مالِکِ یَومُ الدّین هادِه چه به درویشان

آمد به تو آوازم واقِف شُدی از رازم
مَحْروم مَیَنْدازم هادِه چه به درویشان

سَرگشته تَحْویلَم در قالَم و در قیلَم
بِنْگَر تو به زَنْبیلَم هادِه چه به درویشان

دانی که دُعا گویم هر جا که ثَنا گویم
بین کَزْ تو چه واگویم هادِه چه به درویشان

رَنْجیت مَبا آمین دور از تو قَضا آمین
یارِ تو خدا آمین هادِه چه به درویشان

ای کویِ شما جَنَّت وِیْ خویِ شما رَحْمَت
خاصه که دَرین ساعت هادِه چه به درویشان

گفتیم دُعا رفتیم وَزْ کویِ شما رفتیم
خوش باش که ما رفتیم هادِه چه به درویشان
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۸۶۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۸۶۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.