۲۹۲ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۲۵۹۵

ای فکر نازکت را شبهت ‌کمینی از مو
تشویش عطسه تا کی مانند بینی از مو

در کارگاه فطرت نام شکست ننگست
باید قلم نبندد نقاش چینی از مو

دل آتش تو دارد ضبط نفس چه حرفست
اخگر نمی‌پسندد نقش نگینی از مو

نیرنگ التفاتت مغرور کرد ما را
افسون آفتاب است مار آفرینی از مو

تعظیم ناتوانان دشواریی ندارد
بر عضوها گران نیست بالا نشینی از مو

کم نیست شخص ما را در کسوت ضعیفی
از رشته دامنیها یا آستینی از مو

بالیدم از تخیل سرکوب آسمانها
بر خود نچیدم اما فرق یقینی از مو

عمریست ناتوانان ممنون آن نگاهند
ای دیدهٔ مروت زحمت نبینی از مو

ما را شکیب دل برد آنسوی خود فروشی
شبگیر کرد بیدل آواز چپنی از مو
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۵۹۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۵۹۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.