۲۳۷ بار خوانده شده
ز پرده آیی اگر از قبای تنگ برون
بهروی گل ننشیند ز شرم رنگ برون
خیال آن مژه خون میکند چه چاره کنم
دل آب گشت و نمیآید این خدنگ برون
زمانه مجمع آیینههای ناصاف است
درون صفا ز کدورت نشسته زنگ برون
حذر کنید ز کینی که از دو دل خیزد
شرار کوفته میآید از دو سنگ برون
بساط صلح گر از عافیت نگردد تنگ
کسی ز خانه نیاید بهعزم جنگ برون
بهار عالم انصاف گر به این رنگست
نرفته است مسلمانی از فرنگ برون
به لاف پیش مبر دعوی توانایی
که خارتنگ نیاید ز پای لنگ برون
ز طعن تیره درونان خدا نگهدارد
نفس جنون زده میآید از تفنگ برون
دریغ محرمی دل نصیب فطرت نیست
نشستهایم ز آیینه همچو زنگ برون
تعلقات جهان حکم نیستان دارد
نشد صدا هم ازین کوچههای تنگ برون
هزار سنگ به دل کوفتیم لیک چه سود
میی نیامد ازین شیشه جز ترنگ برون
نفس نیاز خرام که میکنی بیدل
که سنگ سبزه نیارد بهاین درنگ برون
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
بهروی گل ننشیند ز شرم رنگ برون
خیال آن مژه خون میکند چه چاره کنم
دل آب گشت و نمیآید این خدنگ برون
زمانه مجمع آیینههای ناصاف است
درون صفا ز کدورت نشسته زنگ برون
حذر کنید ز کینی که از دو دل خیزد
شرار کوفته میآید از دو سنگ برون
بساط صلح گر از عافیت نگردد تنگ
کسی ز خانه نیاید بهعزم جنگ برون
بهار عالم انصاف گر به این رنگست
نرفته است مسلمانی از فرنگ برون
به لاف پیش مبر دعوی توانایی
که خارتنگ نیاید ز پای لنگ برون
ز طعن تیره درونان خدا نگهدارد
نفس جنون زده میآید از تفنگ برون
دریغ محرمی دل نصیب فطرت نیست
نشستهایم ز آیینه همچو زنگ برون
تعلقات جهان حکم نیستان دارد
نشد صدا هم ازین کوچههای تنگ برون
هزار سنگ به دل کوفتیم لیک چه سود
میی نیامد ازین شیشه جز ترنگ برون
نفس نیاز خرام که میکنی بیدل
که سنگ سبزه نیارد بهاین درنگ برون
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۵۵۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۵۵۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.