۲۲۷ بار خوانده شده
نیامد کوشش بیحاصل گردون به کار من
مگر از خاک بردارد مرا سعی غبار من
نهال نالهام نشو و نمای طرفهای دارم
دل هرکس گدازی دید گردید آبیار من
نمیدانم چه برق افتاده در بنیاد ادراکم
که داغ دل شرار کاغذی شد درکنار من
به وحشت نالهٔ آزادم از گردون چه غم دارد
اسیر طوق قمری نیست سرو جویبار من
تحیر جوهری گل کردهام نومید پیدایی
مگر آیینه از تمثال خود گیرد عیار من
چو اجزای تخیل نامشخص هیاتی دارم
قلم در رنگ تصویری نزد صورت نگار من
ز بس بیانفعال دور باش عبرتم دارد
نمیگرید عرق هم بر ندامتهای کار من
رهایی پر فشان و مفت جمعیت گرفتاری
به فتراک نفس عمریست میلرزد شکار من
نمیدانم هوس بهر چه میسوزد نفس یا رب
تو داری عالم نازی که ممکن نیست نار من
ز بس در یاد چشم او سراپا مستیام بیدل
قدح بالید اگر خمیازه گل کرد از خمار من
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
مگر از خاک بردارد مرا سعی غبار من
نهال نالهام نشو و نمای طرفهای دارم
دل هرکس گدازی دید گردید آبیار من
نمیدانم چه برق افتاده در بنیاد ادراکم
که داغ دل شرار کاغذی شد درکنار من
به وحشت نالهٔ آزادم از گردون چه غم دارد
اسیر طوق قمری نیست سرو جویبار من
تحیر جوهری گل کردهام نومید پیدایی
مگر آیینه از تمثال خود گیرد عیار من
چو اجزای تخیل نامشخص هیاتی دارم
قلم در رنگ تصویری نزد صورت نگار من
ز بس بیانفعال دور باش عبرتم دارد
نمیگرید عرق هم بر ندامتهای کار من
رهایی پر فشان و مفت جمعیت گرفتاری
به فتراک نفس عمریست میلرزد شکار من
نمیدانم هوس بهر چه میسوزد نفس یا رب
تو داری عالم نازی که ممکن نیست نار من
ز بس در یاد چشم او سراپا مستیام بیدل
قدح بالید اگر خمیازه گل کرد از خمار من
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۵۲۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۵۲۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.