۲۴۵ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۲۲۷۹

ای طرب وجدی‌که باز آغوش‌گل وامی‌کنم
بعد سالی چون بهار این رنگ پیدا می‌کنم

چار دیوار توّهم سدّ راه شوق چند
کعبه‌ای دارم به پیش‌، آهنگ صحرا می‌کنم

ساقی بزم نشاط امروز شرم نرگسی است
از عرق چون ابر طرح جام و مینا می کنم

حسن خلقی در نظر دارم‌ که افسون هوس
گرهمه آیینه بینم در دلش جا می‌کنم

چون شفق هر چند برچرخم برد پرواز رنگ
همچنان سیر حنای آن‌کف پا می‌کنم

در طربگاه حضورم بار فرصت داده‌اند
روزکی چند انتخاب آرزوها می‌کنم

یک نگه دیدار می‌خواهم دو عالم حوصله
می‌گدازم کاینقدر طاقت مهیا می‌کنم

زین‌کلامم معنی خاصیت سود اتفاق
غیر پندارد به حرف و صوت سودا می‌کنم

در دبستان محبت طور دانش دیگر است
سجده‌می‌خوانم خط‌ پیشانی انشا می‌کنم

حیرتم بیدل سفارشنامهٔ آیینه است
می‌روم جایی‌که خود را او تماشا می‌کنم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۲۷۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۲۸۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.