۲۹۳ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۱۷۸۱

قَدْ رَجَعْنا، قَدْ رَجَعْنا جائیا مِنْ طُورِکُم
اُنْظُرونا، اُنْظُرُونا، نَقْتَبِس مِنْ نُورِکُم

کَلُّ مَنْ یَرجُو وجودا، یَغْتَنِمْ مِنْ جُودِکُم
کُلُّ مَنْ اَرْداهُ عُسرُ، نالَ مِنْ مَیْسورِکُم

لَیْسَ یَشْقی بِالرَّزایا مَنْ یَکُنْ مَحْفُوظَکُم
لا یُبالی بِالْبَرایا، خاضِعی مَنْصُورِکُم

حارَتْ اَبصارُ الْبَرایا، فی بَدیهیّاتِکُم
مَنْ یُلاقی مَنْ یَسُوقُ الْخَیْلَ فی مَسْتُورِکُم

لَیْسَ یَهْدی قَلْبَنا اِلّا نَسیم مِنْکُمُ
لَیْسَ یُجْلی طَرْفُنا ِالّا بِقُرْبی دُورِکُم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۷۸۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۷۸۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.