۳۴۴ بار خوانده شده
ای مژدهٔ دیدار تو چون عید مبارک
فردوس به چشمی که ترا دید مبارک
جان دادم و خاک سرکوی تو نگشتم
بخت اینقدر از من نپسندید مبارک
در نرد وفا برد همین باختنی بود
منحوس حریفیکه نفهمید مبارک
هر سایهکهگمگشت رساندند به نورش
گردیدن رنگی که نگردید مبارک
ای بیخردان غرهٔ اقبال مباشید
دولت نبود بر همه جاوید مبارک
صبح طرب باغ محبت دم تیغ است
بسمالله اگر زخم توان چید مبارک
ژولیدگی موی سرم چتر فراغیست
مجنون مرا سایه این بید مبارک
بربام هلال ابروی من قبلهنما شد
کز هر طرف آمد خبر عید مبارک
دل قانع شوقیست به هر رنگکه باشد
داغ تو به ما، جام به جمشید مبارک
در عشق یکی بود غم و شادی بیدل
بگریست سعادت شد و خندید مبارک
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
فردوس به چشمی که ترا دید مبارک
جان دادم و خاک سرکوی تو نگشتم
بخت اینقدر از من نپسندید مبارک
در نرد وفا برد همین باختنی بود
منحوس حریفیکه نفهمید مبارک
هر سایهکهگمگشت رساندند به نورش
گردیدن رنگی که نگردید مبارک
ای بیخردان غرهٔ اقبال مباشید
دولت نبود بر همه جاوید مبارک
صبح طرب باغ محبت دم تیغ است
بسمالله اگر زخم توان چید مبارک
ژولیدگی موی سرم چتر فراغیست
مجنون مرا سایه این بید مبارک
بربام هلال ابروی من قبلهنما شد
کز هر طرف آمد خبر عید مبارک
دل قانع شوقیست به هر رنگکه باشد
داغ تو به ما، جام به جمشید مبارک
در عشق یکی بود غم و شادی بیدل
بگریست سعادت شد و خندید مبارک
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۸۹۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۸۹۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.