۲۴۵ بار خوانده شده
زندگی افسرد فال شوخی سودا زنید
انتخاب عالم آشوبی ازین اجزا زنید
چند چون گرداب باید بود محو پیچ و تاب
بر امید ساحلی چون موج دست و پا زنید
بر فروغ شمع بیداد نفس تیغ است و بس
چند چون زنگار بر آیینهٔ دلها زنید
شورتوفان حوادث بر محیط افتاده است
بعد ازین چون موج می بر کشتی صهبا زنید
باز آغوش دم تیغی مهیاکردهایم
خنده ای از بخیه می باید به زخم ما زنید
جلوه در کار است غفلت چند ای بیحاصلان
چشم خوابآلود خود را یک دو مژگان پا زنید
راحتی گر هست در آغوش ترک مدعاست
احتیاج آشوبها دارد به استغنا زنید
سیر نیرنگ جهان وقف تغافل خوشتر است
نعل واژونی به پای دیدهٔ بینا زنید
شعلهسان چند از رکگردن علم افراشتن
سکهٔ افتادگی بک ره چو تقش پا زنید
بستن مژگان به چندین شمع دامن میزند
یک شبیخون برصف اندیشهٔ دنیا زنید
از پر عنقا صدایی میرسد کای غافلان
موج بسیار است اگر بیرون این درمبا زنید
معنی آرام بیدل میتوان معلومکرد
گر به رنگ موج بر قلب تپیدنها زنید
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
انتخاب عالم آشوبی ازین اجزا زنید
چند چون گرداب باید بود محو پیچ و تاب
بر امید ساحلی چون موج دست و پا زنید
بر فروغ شمع بیداد نفس تیغ است و بس
چند چون زنگار بر آیینهٔ دلها زنید
شورتوفان حوادث بر محیط افتاده است
بعد ازین چون موج می بر کشتی صهبا زنید
باز آغوش دم تیغی مهیاکردهایم
خنده ای از بخیه می باید به زخم ما زنید
جلوه در کار است غفلت چند ای بیحاصلان
چشم خوابآلود خود را یک دو مژگان پا زنید
راحتی گر هست در آغوش ترک مدعاست
احتیاج آشوبها دارد به استغنا زنید
سیر نیرنگ جهان وقف تغافل خوشتر است
نعل واژونی به پای دیدهٔ بینا زنید
شعلهسان چند از رکگردن علم افراشتن
سکهٔ افتادگی بک ره چو تقش پا زنید
بستن مژگان به چندین شمع دامن میزند
یک شبیخون برصف اندیشهٔ دنیا زنید
از پر عنقا صدایی میرسد کای غافلان
موج بسیار است اگر بیرون این درمبا زنید
معنی آرام بیدل میتوان معلومکرد
گر به رنگ موج بر قلب تپیدنها زنید
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۶۲۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۶۲۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.