۳۲۱ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۳۱۴

به جهان چه کار سازم، که به ساختن نیرزد
به کدام ملک تازم، که به تاختن نیرزد

ز سماع هر دو عالم، چه ستانم و چه یابم
که به یافتن نشاید، به شناختن نیرزد

نه تو مرد دلنوازی، نه دل آن قدر که شاید
که گر از نوا بیفتد، به نواختن نیرزد

همه قلب را چه سوزی، بگداز سیم قلبی
که برای سیم خالص، به گداختن نیرزد

به کرشمهٔ تو، عرفی، دل و دین بباخت، لیکن
نه چنان دلی و دینی، که به باختن نیرزد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۱۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۱۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.