۳۳۳ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۳۱۱

آنجا که بخت بد به تقاضا غلو کند
کاری که یأس هم نکند، آرزو کند

بسا دانه های مهر فشاندیم و خاک شد
تا ریشه در زمین که فرو کند

طالب به کام می رسد ار سعی کامل است
بازش مدار اگر جست و جو کند

داروی عیسی به قدح داشتم ولی
مشفق نداشتم که مرا در گلو کند

غسل شهید عشق به آتش سزد نه آب
چون شعله را به آب کسی شست و شو کند

این بی غمی که با دل عرفی سرشته اند
پر صبر بایدش که به درد تو خو کند
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۱۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۱۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.