۳۱۷ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۱۷۵

تشنه ام رطل گران خواهم گزید
آتش آتش نشان خواهم گزید

جنت ار عرض متاع خود دهد
انتعاش ابلهان خواهم گزید

گر به خون خوردن دهندم اختیار
خون گنج شایگان خواهم گزید

نفس اگر یوسف شود نیکو بود
گرگ را یوسف به جان خواهم گزید

گفته بودم چون بدین در شه شوم
برتر از ملک کیان خواهم گزید

آنچه بگزینم بگیرند ار ز من
آنچه بستانم از آن خواهم گزید

این ندانستم که از بخت زبون
آنچه عرفی خواهد، آن خواهم گزید
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۷۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۷۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.