۳۱۹ بار خوانده شده
ما را سر و برگ خویش و بیگانه نماند
زان افسونهٰا بغیر افسانه نماند
دیوانه شدم در غم ویرانهٔ خویش
افسوس که ویرانه به دیوانه نماند
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
زان افسونهٰا بغیر افسانه نماند
دیوانه شدم در غم ویرانهٔ خویش
افسوس که ویرانه به دیوانه نماند
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:رباعی شماره ۵۱
گوهر بعدی:رباعی شماره ۵۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.