۶۷۶ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۶۶

منزل گه دل ها همه کاشانه ی عشق است
هر جا که دلی گم شده در خانه ی عشق است

ویرانه ی جاوید بماند دل بی عشق
آن دل شود آباد که ویرانه ی عشق است

فرزانه در آید به پری خانه ی مقصود
هر کس که در این بادیه دیوانه ی عشق است

پیمانه ی زهر فلکم تلخ نسازد
این حوصله تلخی کش پیمانه ی عشق است

هر کس به لبش گرم شود چشم تبسم
با او ننشینند که بیگانه ی عشق است

عرفی دل و دین باخته ای دلخوش او باش
این ها ثمر کاشتن دانه ی عشق است
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.