۳۴۳ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۴۵

آنی که پای تا به سرت عجب طاعت است
شب زنده داریت بتر از خواب غفلت است

خواهی به کعبه رو کن و خواهی یه سومنات
دل بد مکن که شش جهت از بهر طاعت است

بیرون بود حلاوت و تلخی و مدح و ذم
رد و قبول با همه از روی عادت است

احباب را سلام و دعایی ضرور نیست
این شیوه ها وسیله ی مهر و محبت است

غافل مرو که تا در بیت الحرام عشق
صد منزل است و منزل اول قیامت است

عرفی مخوان به شاعر بی فضل شعر خویش
نزد حکیم بر که نه شعر است، حکمت است
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.