۲۶۰ بار خوانده شده
آنها که رنگ خودسری شمع دیدهاند
انگشت زینهار ز گردن کشیدهاند
داغ تحیرمکه نفس مایههای وهم
زپن چار سو امید اقامت خریدهاند
جمعی کزین بساط به وحشت نساختند
چون اشک شمع لغزش رنگ پریدهاند
خلقی به اشتهار جنونهای ساخته
دامن به چین نداده گریبان دریدهاند
گوش و زبان خلق به وضع رباب و چنگ
بسیار گفتگوی سخن کم شنیدهاند
تحقیق را به ظاهر و مظهر چه نسبت است
افسون احولیست که آیینه دیدهاند
مردان ز استقامت و همت به رنگ شمع
از جا نمیروند اگر سر بریدهاند
بر دوش بید مصلحتی داشت بیبری
کز بار سایه نیز ضعیفان خمیدهاند
رنج بقا مکش که نفسهای پر فشان
درگلشن خیال نسیمی وزیدهاند
غم شد طرب ز فرصت هستی که چون حباب
بر طاق عمر شیشه نگونسار چیدهاند
رنگ بهارشرم ز شوخی منزه است
بیدل مصوران عرق می کشیدهاند
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
انگشت زینهار ز گردن کشیدهاند
داغ تحیرمکه نفس مایههای وهم
زپن چار سو امید اقامت خریدهاند
جمعی کزین بساط به وحشت نساختند
چون اشک شمع لغزش رنگ پریدهاند
خلقی به اشتهار جنونهای ساخته
دامن به چین نداده گریبان دریدهاند
گوش و زبان خلق به وضع رباب و چنگ
بسیار گفتگوی سخن کم شنیدهاند
تحقیق را به ظاهر و مظهر چه نسبت است
افسون احولیست که آیینه دیدهاند
مردان ز استقامت و همت به رنگ شمع
از جا نمیروند اگر سر بریدهاند
بر دوش بید مصلحتی داشت بیبری
کز بار سایه نیز ضعیفان خمیدهاند
رنج بقا مکش که نفسهای پر فشان
درگلشن خیال نسیمی وزیدهاند
غم شد طرب ز فرصت هستی که چون حباب
بر طاق عمر شیشه نگونسار چیدهاند
رنگ بهارشرم ز شوخی منزه است
بیدل مصوران عرق می کشیدهاند
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۳۳۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۳۴۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.