۳۵۰ بار خوانده شده
به سرم شور تمنای تو تا میپیچد
دود در ساغر داغم چو صدا میپیچد
حسرت چاک گرببان نشود دام کسی
این کمندیست که در گردن ما میپیچد
عالم از شکوهٔ نومیدی عشاق پُر است
نارسا نالهٔ ما در همه جا میپیچد
نبود هستی اگر دشمن روشنگهران
نفس پوچ در آیینه چرا میپیچد
پیر گردیدهام و از خودم آزادی نیست
حلقهٔ زلف که بر قد دو تا میپیچد
کس ندانستکه با این همه بیتابی شوق
رشتهٔ سعی نفسها به کجا میپیچد
صید عجز خودم از شبنم من هیچ مپرس
بوی گل نیز مرا رشته به پا میپیچد
وحشتی هست درپن دشت که چون رشتهٔ شمع
جاده بر شعلهٔ آواز درا میپیچد
دل به غفلت نه و از رنج خیالات برآ
عکس برآینه یکسر ز صفا میپیچد
میکشد هفت فلک درخم یک شاخ غزال
گردبادیکه به دشت دل ما میپیچد
ناله تحریر مضامین تمنای توام
خامشی کیست که مکتوب مرا میپیچد
چاره از عربده بیدل نبود مفلس را
سرو از بیثمریها به هوا میپیچد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
دود در ساغر داغم چو صدا میپیچد
حسرت چاک گرببان نشود دام کسی
این کمندیست که در گردن ما میپیچد
عالم از شکوهٔ نومیدی عشاق پُر است
نارسا نالهٔ ما در همه جا میپیچد
نبود هستی اگر دشمن روشنگهران
نفس پوچ در آیینه چرا میپیچد
پیر گردیدهام و از خودم آزادی نیست
حلقهٔ زلف که بر قد دو تا میپیچد
کس ندانستکه با این همه بیتابی شوق
رشتهٔ سعی نفسها به کجا میپیچد
صید عجز خودم از شبنم من هیچ مپرس
بوی گل نیز مرا رشته به پا میپیچد
وحشتی هست درپن دشت که چون رشتهٔ شمع
جاده بر شعلهٔ آواز درا میپیچد
دل به غفلت نه و از رنج خیالات برآ
عکس برآینه یکسر ز صفا میپیچد
میکشد هفت فلک درخم یک شاخ غزال
گردبادیکه به دشت دل ما میپیچد
ناله تحریر مضامین تمنای توام
خامشی کیست که مکتوب مرا میپیچد
چاره از عربده بیدل نبود مفلس را
سرو از بیثمریها به هوا میپیچد
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۹۳۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۹۳۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.