۴۶۱ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۱۵۵۵

جُز جانِبِ دلْ به دل نیاییم
یک لحظه بُرونِ دل نَپاییم

ماننده نایِ سَربُریده
بَرگ شُدیم و بانَواییم

هَمچون جِگَرِ کَبابِ عاشق
جُز آتشِ عشق را نَشاییم

ما ذَرّه آفتاب عشقیم
ای عشق بَرآیْ تا بَرآییم

ما را به میانِ ذَرّه‌‌ها جویْ
ما خُردتَرینِ ذَرّه‌هاییم

وَرْ زان که بِجویی و نَیابی
بِدْهیم نشان که ما کجاییم

در خانه چو آفتاب دَرتافت
گِردِ سَرِ روزَنِ سَراییم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۵۵۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۵۵۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.