۳۹۸ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۱۴۷۹

آن خانه که صد بار دَرو مایِدِه خوردیم
بر گِردِ حَوالی گَهِ آن خانه بِگَردیم

ماییم و حَوالی گَهِ آن خانهٔ دولت
ما نِعْمَتِ آن خانه فراموش نکردیم

آن خانهٔ مَردی است و دَرو شیردلانند
از خانهٔ مَردی بِگُریزیم چه مَردیم؟

آن جا همه مَستی‌‌‌ست ‌و بُرونْ جُمله خُمار است
آن جا همه لُطفیم و دِگَر جا همه دَردیم

آن جا طَرَب انگیزتَر از بادهٔ لَعْلیم
وین جا بَد و رُخْ زردتَر از شیشهٔ زَردیم

آن جایْ به گَرمی همه خورشیدِ تَموزیم
وین جایْ به سَردی همه چون بَهمنِ سَردیم

آن جا همه آمیخته چون شِکَّر و شیریم
وین جا همه آویخته در جنگ و نَبَردیم

آن جا شَهِ شطرنجِ بِساطِ دو جهانیم
وین جا همه سَرگشته‌تر از مُهرهٔ نَرْدیم

چَرخی‌‌‌ست ‌کَزان چَرْخ چو یک بَرقْ بِتابَد
بر چَرخْ بَرآییم و زمین را بِنَوَردیم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۴۷۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۴۸۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.