۳۴۰ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۳۷۴

ببند چشم و خط هرکتاب را دریاب
ز وضع این دو نقط انتخاب را دریاب

جهان خفته به هذیان ترانه‌ها دارد
توگوش واکن و تعبیر خواب را دریاب

هزار رنگ من و ما ودیعت نفسی‌ست
دو دم قیامت روز حساب را دریاب

بهار می‌گذرد مفت فرصت است ای شیخ
قدح به خون ورع زن شراب را دریاب

شرارکاغذ و پرواز ناز جای حیاست
دماغ عالم پا در رکاب را دریاب

قضا ز خلقت بی‌حاصلت‌ نداشت غرض
جز اینکه رنگ جهان خراب را دریاب

غبار جسم حجاب جهانی نورانی‌ست
ز ننگ سایه برآ آفتاب را دریاب

چه نکته‌ها که ندارد کتاب‌خاموشی
نفس بدزد و سؤال و جواب را دریاب

درون آینه بیرون نشسته است اینجا
به جلوه‌گر نرسیدی نقاب را دریاب

اگر جهان قدح از باده پرکند بیدل
تو تردماغی چشم پرآب را دریاب
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۷۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۷۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.