۴۴۷ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۱۳۹۷

زین دو هزاران من و ما ای عَجَبا، منْ چه مَنَم
گوش بِنِه عَربَده را، دست مَنِه بر دَهَنَم

چون که من از دست شُدم، در رَهِ من شیشه مَنِه
وَرْبِنَهی پا بِنَهَم، هرچه بیابَم شِکَنَم

زان که دِلَم هر نَفَسی، دَنگِ خیالِ تو بُوَد
گَر طَرَبی در طَرَبَم، گَر حَزَنی در حَزَنَم

تَلْخ کُنی، تَلْخ شَوَم، لُطف کُنی، لُطف شَوَم
با تو خوش است ای صَنَمِ لبْ شِکَرِ خوش ذَقَنَم

اصلْ تویی، من چه کَسَم؟ آیِنِه‌یی در کَفِ تو
هرچه نمایی بِشَوَم، آیِنِهٔ مُمْتَحَنَم

تو به صِفَتْ سَروِ چَمَن، من به صِفَتْ سایهٔ تو
چون که شُدم سایهٔ گُل، پَهْلویِ گُلْ خیمه زَنَم

بی تو اگر گُل شِکَنَم، خار شود در کَفِ من
وَرْهمه خارَم، زِتو منْ جُمله گُل و یاسَمَنَم

دَم به دَم از خونِ جِگَر، ساغَرِ خونابه کَشَم
هر نَفَسی کوزهٔ خود، بر دَرِ ساقی شِکَنَم

دست بَرَم هر نَفَسی، سویِ گَریبانِ بُتی
تا بِخَراشَد رُخِ من، تا بِدِرَد پیرهَنَم

لُطفِ صَلاحِ دل و دین، تافت میانِ دلِ من
شمعِ دل است او به جهان، من کی اَم؟ او را لَگَنَم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۳۹۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۳۹۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.