۴۴۶ بار خوانده شده

غزل زنده رود

به آدمی نرسیدی ، خدا چه میجوئی
ز خود گریخته ئی آشنا چه می جوئی

دگر بشاخ گل آویز و آب و نم در کش
پریده رنگ ز باد صبا چه می جوئی

دو قطره خون دلست آنچه مشک مینامند
تو ای غزال حرم در ختا چه میجوئی

عیار فقر ز سلطانی و جهانگیری است
سریر جم بطلب ، بوریا چه می جوئی

سراغ او ز خیابان لاله میگیرند
نوای خون شدهٔ ما ز ما چه میجوئی

نظر ز صحبت روشندلان بیفزاید
ز درد کم بصری توتیا چه میجوئی

قلندریم و کرامات ما جهان بینی است
ز ما نگاه طلب ، کیمیا چه می جوئی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:زنده رود رخصت میشود از فردوس برین و تقاضای حوران بهشتی
گوهر بعدی:حضور
نظرها و حاشیه ها
زینب ترابی
۱۳۹۹/۴/۶ ۱۹:۰۷

معنی شعر

گوهرین: با سلام و احترام. متاسفانه در حال حاضر توانایی نوشتن شرح و تفسیر بر آثار را نداریم.