۳۴۹ بار خوانده شده

سوز و گداز زندگی لذت جستجوی تو

سوز و گداز زندگی لذت جستجوی تو
راه چو مار می گزد گر نروم بسوی تو

سینه گشاده جبرئیل از بر عاشقان گذشت
تا شرری به او فتد ز آتش آرزوی تو

هم بهوای جلوه ئی پاره کنم حجاب را
هم به نگاه نارسا پرده کشم بروی تو

من بتلاش تو روم یا به تلاش خود روم
عقل و دل نظر همه گم شدگان کوی تو

از چمن تو رسته ام قطرهٔ شبنمی ببخش
خاطر غنچه وا شود کم نشود ز جوی تو
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:عقل هم عشق است و از ذوق نگه بیگانه نیست
گوهر بعدی:درین محفل که کار او گذشت از باده و ساقی
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.