۲۹۳ بار خوانده شده

زندگی

پرسیدم از بلند نگاهی حیات چیست
گفتا مئی که تلخ تر او نکوتر است

گفتم که کرمک است و ز کل سر برون زند
گفتا که شعله زاد مثال سمندر است

گفتم که شر بفطرت خامش نهاده اند
گفتا که خیر او نشناسی همین شر است

گفتم که شوق سیر نبردش بمنزلی
گفتا که منزلش بهمین شوق مضمر است

گفتم که خاکی است و بخاکش همی دهند
گفتا چو دانه خاک شکافد گل تر است
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:جهان عمل
گوهر بعدی:حکمت فرنگ
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.