۳۰۳ بار خوانده شده

قطرهٔ آب

مرا معنی تازه ئی مدعاست
اگر گفته را باز گویم رواست

«یکی قطره باران ز ابری چکید
خجل شد چو پهنای دریا بدید

که جائی که دریاست من کیستم؟
گر او هست حقا که من نیستم»

ولیکن ز دریا برآمد خروش
ز شرم تنک مایگی رو مپوش

تماشای شام و سحر دیده ئی
چمن دیده ئی دشت و در دیده ئی

به برگ گیاهی به دوش سحاب
درخشیدی از پرتو آفتاب

گهی همدم تشنه کامان راغ
گهی محرم سینه چاکان باغ

گهی خفته در تاک و طاقت گداز
گهی خفته در خاک بی سوز و ساز

ز موج سبک سیر من زاده ئی
ز من زاده ئی در من افتاده ئی

بیاسای در خلوت سینه ام
چو جوهر درخش اندر آئینه ام

گهر شو در آغوش قلزم بزی
فروزان تر از ماه و انجم بزی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:حدی
گوهر بعدی:محاورهٔ ما بین خدا و انسان
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.