۴۰۶ بار خوانده شده

سرود انجم

هستی ما نظام ما
مستی ما خرام ما

گردش بی مقام ما
زندگی دوام ما
دور فلک بکام ما می نگریم و میرویم

جلوه گه شهود را
بتکدهٔ نمود را

رزم نبود و بود را
کشکمش وجود را
عالم دیر و زود را می نگریم و میرویم

گرمی کار زار ها
خامی پخته کار ها

تاج و سریر و دارها
خواری شهریار ها
بازی روزگارها می نگریم و میرویم

خواجه ز سروری گذشت
بنده ز چاکری گذشت

زاری و قیصری گذشت
دور سکندری گذشت
شیوهٔ بتگری گذشت می نگریم و میرویم

خاک خموش و در خروش
سست نهاد و سخت کوش

گاه به بزم نا و نوش
گاه جنازه ئی بدوش
میر جهان و سفته گوش می نگریم و میرویم

تو به طلسم چون و چند
عقل تو در گشاد و بند

مثل غزاله در کمند
زار و زبون و دردمند
ما به نشیمن بلند می نگریم و میرویم

پرده چرا ظهور چیست؟
اصل ظلام و نور چیست؟

چشم و دل و شعور چیست؟
فطرت ناصبور چیست؟
این همه نزد و دور چیست می نگریم و میرویم

بیش تو نزد ما کمی
سال تو پیش ما دمی

ای بکنار تو یمی
ساخته ئی به شبنمی
ما به تلاش عالمی می نگریم و میرویم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:محاورهٔ علم و عشق
گوهر بعدی:نسیم صبح
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.