۶۸۷ بار خوانده شده

گیسوی شب

شب این سر گیسوی ندارد که تو داری
آغوش گل این بوی ندارد که تو داری

نرگس که فریبد دل صاحبنظران را
این چشم سخنگوی ندارد که تو داری

نیلوفر سیراب که افشانده سر زلف
این خرمن گیسوی ندارد که تو داری

پروانه که هر دم ز گلی بوسه رباید
این طبع هوس جوی ندارد که تو داری

غیر از دل جان سخت رهی کز تو نیازرد
کس طاقت این خوی ندارد که تو داری
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:خاک شیراز
گوهر بعدی:وفای شمع
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.