۲۴۲ بار خوانده شده

خطاب به خورشید

ای خطاب تو نیر اعظم
ای خضر کسوف مسیحا دم

ای فریدون خطهٔ اعلی
بی نصیب از تو دیدهٔ اعمی

چون نمایی به صبح رایت نور
خیل ضحاک شب شود مقهور

در حجاب تو اختران یکسر
اندرین هفت منظر اخضر

دو وشاقند بسته دردو وثاق
بر میان بهر بندگیت نطاق

هم قمر پرده‌دار ایوانت
هم عطارد دبیر دیوانت

از پی بزم توست خنیاگر
در سیم قصر، زهره ازهر

بسته پیشت کمر به سرهنگی
والی عقرب آن یل جنگی

سعد اکبر عیال‌ انعامت
راهب دیر حارس بامت

توکه در هفت‌کشوری خسرو
شهسواری و لیک تنها رو

دار ملک تو کشور چارم
بام قصر تو پنجمین طارم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:یسئلونک عن الروح قل الروح من‌امرربی
گوهر بعدی:والشمس وضحیها والقمراذا تلیها
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.