۲۹۱ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۱۲۸۷

مباد با کَسِ دیگر ثَنا و دُشنامَش
که هر دو آبِ حَیات است پُخته و خامَش

خُمارِ بادهٔ او خوش‌تَر است یا مَستی؟
که باد تا به اَبَد جان‌هایِ ما جامَش

سِتَم زِ عَدل نَدانَم زِ مَستیِ سِتَمَش
مرا مَپُرس زِ عدل و زِ لُطف و اِنْعامَش

جَفایِ او که رَوانِ گُریزپایِ مرا
حَریفِ مُرغِ وفا کرد دانه و دامَش

بَسی بَهانه رَوانَم نِمود تا نَرَوَد
کَشید جانِبِ اِقْبال کام و ناکامَش

طَرَب نخواهد آن کَس که دَردِ او بِشِناخت
نِشان نَمانَد او را که بِشْنَود نامَش
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۲۸۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۲۸۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.