۲۶۹ بار خوانده شده

قطعه شمارهٔ ۱۵۳

در ره بغداد کز هر جانبی
ناله افتاده باری آمدی

داشتم اسبی که از رفتار او
بر دلم هر دم غباری آمدی

اندکی زر نیز بود اما نبود
آن قدر کاندر شماری آمدی

زر نماند و مرد ریگ اسبم بماند
هم نماندی گربه کاری آمدی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:قطعه شمارهٔ ۱۵۲
گوهر بعدی:قطعه شمارهٔ ۱۵۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.