۲۸۶ بار خوانده شده
خسروا یاد میکنم هر دم
به سر تخت خسروی سوگند
که به همراهی مواکب شاه
هست چون دیدهام دل اندر بند
چشم زخمی رسید ناگاهم
درد چشمم ز راه باز افکند
خواستیم تا کنم به دیده و دل
خدمتت منع کرد بخت نژند
دل به کلی ز خویش برکندم
دیده را بر نمیتوانم کند
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
به سر تخت خسروی سوگند
که به همراهی مواکب شاه
هست چون دیدهام دل اندر بند
چشم زخمی رسید ناگاهم
درد چشمم ز راه باز افکند
خواستیم تا کنم به دیده و دل
خدمتت منع کرد بخت نژند
دل به کلی ز خویش برکندم
دیده را بر نمیتوانم کند
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:قطعه شمارهٔ ۷۷
گوهر بعدی:قطعه شمارهٔ ۷۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.