۳۰۸ بار خوانده شده

قطعه شمارهٔ ۶۲

کریما گوش کن گفتار نغزم
که چون من نغز گفتاری نباشد

سوالی می‌کنم فرما جوابی
کزین پیسی وزان عاری نباشد

فقیری که در بغداد سی کس
بود نانخوار و غمخواری نباشد

نهال مکرمت بر کس نبخشد
به صدر دولتش باری نباشد

سخن باشد متاع او و آنگه
متاعش را خریداری نباشد

به ناچارش بباید رفت از اینجا
چو غیر از رفتنش چاری نباشد

سوالی دیگرم هست از خداوند
بگویم گر دل آزاری نباشد

روا باشد که در دیوان سلطان
مرا مرسوم و ادراری نباشد؟

چرا باید که در اوراق احسان
بنام بنده دیناری نباشد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:قطعه شمارهٔ ۶۱
گوهر بعدی:قطعه شمارهٔ ۶۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.