۲۵۵ بار خوانده شده

قطعه شمارهٔ ۵۹

فراز تخت معانی چو کوس فضل زنم
سبق ز جمله اقران خود مرا باشد

عنایت و کرمت گر شود پذیر فتار
سپهر در صدد بندگان ما باشد

برای یک دو سه بی دست و پای گاه سخن
مرا چه رنجه کنی این سخن روا باشد

که از مکاره عنف توام عنا آمد
هم از مکارم لطف توام شفا باشد

دراز نمی‌کنم قصه کوته اولیتر
بقای عمر تو خواهم که دائما باشد

دعای زنده دلانت رفیق باد و جلیس
همیشه تا که فلک قبله دعا باشد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:قطعه شمارهٔ ۵۸
گوهر بعدی:قطعه شمارهٔ ۶۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.