۳۲۹ بار خوانده شده
داشتم روزی دلی بر من بسی بیداد ازو
رفت و جز خون جگر کاری دگر نگشاد ازو
ناله و فریاد من رفت از زمین تا آسمان
ناله از دل میکند فریاد ازو فریاد ازو
در پی دل چند گردم کاب رویم ریخت دل
دست خواهم شست ازین پس هرچه باداباد ازو
مینشاند باد سرد دل چراغ عمر من
حاصل عمرم نگر چون میرود بر باد ازو
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
رفت و جز خون جگر کاری دگر نگشاد ازو
ناله و فریاد من رفت از زمین تا آسمان
ناله از دل میکند فریاد ازو فریاد ازو
در پی دل چند گردم کاب رویم ریخت دل
دست خواهم شست ازین پس هرچه باداباد ازو
مینشاند باد سرد دل چراغ عمر من
حاصل عمرم نگر چون میرود بر باد ازو
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۳۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۳۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.