۳۲۲ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۳۲۰

ای وصالت آرزوی جان غم فرسود من
خود چه باشد جز تو و دیدار تو مقصود من

مایه عمرم شد و سود من از عشقت فراق
این بد از بازارسودایت زیان و سود من

تو طبیب و من چنین بیمار و شربت خون دل
با چنین تیمارگی ممکن بود بهبود من؟

آه دود آلود من، روزی خرابیها کند
هان هذر کن زینهار از آه دود آلود من!
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۱۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۲۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.