۳۴۹ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۸۵۸

اگر کنی تو بجان طاعت خدای علی
شود ز یمن اطاعت تو را خدای ولی

نبی شدن نشود زانکه شد نبودت ختم
ولی، ولی شوی ار اقتدا کنی به علی

عبادت از سر اخلاص کن ریا مگذار
بپوش جامهٔ تقوی چه مصطفی چه علی

نماز را چه بخلوت کنی چنان میکن
که در حضور جماعت کنی مکن دغلی

گناهی ار بکنی زود توبه کن واره
بکوش زنگ گنه در شفاف دل نهلی

اگر شکسته شوی از گنه کنی اقرار
ترا خدای ببخشد بزعم معتزلی

چه اقتدا به نبیی و علی و ‌آل کنی
شود دل تو منور بنور لم یزلی

دلت چه گشت منور بکش شراب طهور
ز ساغر «وسقاهم» ز بادهٔ ازلی

شوی چه مست از آن باده روی یار نکو
بکوش فیض که این شیوه راز کف ننهی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۸۵۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۸۵۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.