۳۴۱ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۵۵۷

گذر کن ز بیغولهٔ نام و ننگ
بشه راه مردان درآبی درنگ

رسوم سفیهان ابله بمان
که رسم سفیهان کند کار تنگ

فراخست و هموار راه خرد
در اینراه نه خار باشد نه سنگ

بدست آوری گر تو میزان عقل
نباشد ترا با خود و غیر جنگ

چو آهنگ جان تو آرد هوا
به حبل هوای خدا زن تو چنگ

هوس بر سرت چون نزول آورد
فرو بر هوس را بدم چون نهنگ

بقدر ضرورت ز دنیا بگیر
مکن بار بر خود گران و ملنگ

کمی مال افزونی راحت است
کمی جاه آسایش از نام و ننگ

پذیرفتی این نکته را گرچه فیض
وگرنه سر خالی از عقل و سنگ
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۵۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۵۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.