۳۷۰ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۴۹۳

عشق دردیست از خزانهٔ خاص
عشق را کی دهند جز بخواص

جهد کن تا ز اهل عشق شوی
که به جز عشق نیست راه خلاص

گر فلاطونی و نداری عشق
عامی عامی نهٔ ز خواص

عمر بی‌عشق اگر گذشت ترا
اوفتادی ولات حین مناص

عام باشی و عشق هست ترا
میشوی عنقریب خاص الخاص

اهل علمی که خالی از عشقند
علماشان مخوان بگو قصاص

فیض اگر عاشقی سخن بس کن
گفتگو را بمان بقاضی وقاص
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۹۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۹۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.