۳۲۷ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۲۸۲

همه را خود نوازد و سازد
گرچه از خود بکس نپردازد

همه او او همه است خود با خود
جاودان نرد عشق می‌بازد

کسوت نو بهر زمان پوشد
مرکب تازه دم بدم تازد

گاه شاهد شود کرشمه کند
گاه با شاهدان نظر بازد

که نیاز آورد بدرگه خود
گاه بر خود بخویشتن نازد

گاه سوزد بقهر دلها را
گاه سازد بلطف و بنوازد

هست درمان هر دلی دردی
فیض را درد عشق می‌سازد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۸۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۸۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.