۳۳۷ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۱۰۱۵

ای شاهِدِ سیمین ذَقَن، دَردِه شَرابی هَمچو زَر
تا سینه‌ها روشن شود، اَفزون شود نورِ نَظَر

کوریِّ هُشیارانِ دِه، آن جامِ سُلطانی بِدِه
تا جسم گردد هَمچو جان، تا شب شود هَمچون سَحَر

چون خواب را دَرهَم زدی، دَردِهْ شرابِ ایزدی
زیرا نَشایَد در کَرَم، بر خَلْق بَستن هر دو دَر

ای خورده جامِ ذوالْمِنَن، تَشْنیعِ بیهوده مَزَن
زیرا که فازَ مَنْ شَکَر، زیرا که خابَ مَنْ کَفَر

ای تو مُقیمِ میکده، هم مَستی و هم می زَده
تَشنیع‌هایِ بیهُده، چون می‌زنی ای بی‌گُهَر
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۰۱۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۰۱۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.