۳۹۴ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۹۲۴

به روح‌هایِ مُقدَّسْ زِ من سَلام بَرید
به عاشقانِ مُقدَّم زِ من پیام بَرید

به روزِ وَصلْ چو بَرقَم شبِ فِراقْ چو ابر
ازین دو حال مُشَوَّش بگو کُدام بَرید؟

خدایْ خَصمِ شما گَر به پیشِ آن خورشید
زِ ماه و شمع و سِتاره و چراغ نام بَرید

سیاه کاسه شوید اَرْ زِ مَطْبَخِ عشقش
به سویِ خوانِ کَرَم دیگ‌هایِ خام بَرید

نشان دَهَم که شما آتش از کجا آرید
زِ بَرقِ نَعْلِ شَهَنْشاهِ خوش خُرام بَرید

وَلیک مَرکَبِ تُند است هان و هان زِنهار
نه زین هِلَد نه لِگام اَرْ شما لِگام بَرید

حَیات یابَد آن جا را اگر چه مُرده بَرید
حَلال گردد آن جا اگر حَرام بَرید

هزار بَندْ چو عشقش زِ پایِ جانْ بِگُشاد
مرا دو دست گرفته به آن مَقام بَرید

زِ لوحِ عشق نِبِشتیم این غَزَل‌ها را
به شَمسِ مَفْخَرِ تبریز ازین غُلام بَرید
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۹۲۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۹۲۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.