۲۹۵ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۸۱۴

بارِ دیگر یارِ ما هَنْباز کرد
اندک اندک خویْ از ما بازکرد

مَکْرهایِ دشمنان در گوش کرد
چَشمِ خود بر یارِ دیگر باز کرد

هر دَم از جورَش دل آرَد نو خَبَر
غَمْ دلِ تَرسنده را غَمّاز کرد

رُو تُرُش کردن بَرِ ما پیشه ساخت
یک بَهانه جُست و دست اَنْگاز کرد

ای دَریغا رازِ ما با همدِگَر
کو دِگَر کَس را چُنین هَم راز کرد

ای دلْ از سَرْ صبر را آغاز کُن
زان که دِلْبَر جور را آغاز کرد

عقل گوید کین بَداَنْدیشی مَکُن
او از آنِ ماست بر ما ناز کرد

می‌دَهَد چون مَهْ صَلاحُ الدّین ضیا
کَارْغَنون را زُهره جان ساز کرد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۸۱۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۸۱۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.