۵۰۹ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۵۹۷

امروزْ جَمالِ تو بر دیده مُبارک باد
بر ما هَوَسِ تازه پیچیده مُبارک باد

گُل‌ها چون میان بَنْدد بر جُمله جهانْ خَندد
ای برگُل و صد چون گُلْ خندیده مُبارک باد

خوبان چو رُخَت دیده اُفتاده و لَغْزیده
دلْ بر دَرِ این خانه لَغْزیده مُبارک باد

نوروزِ رُخَت دیدم خوش اشک بِباریدَم
نوروز و چُنین بارانْ باریده مُبارک باد

بی‌گفتِ زبانِ تو بی‌حَرف و بیانِ تو
از باطِنِ تو گوشَت بِشْنیده مُبارک باد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۹۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۹۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.