۸۳۱ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۵۶۳

دِلا نَزدِ کسی بِنْشین که او از دل خَبَر دارد
به زیر آن درختی رو که او گُل‌هایِ تَر دارد

دَرین بازارِ عَطّاران مَرو هر سو چو بی‌کاران
به دُکّانِ کسی بِنْشین که در دُکّانْ شِکَر دارد

تَرازو گَر نداری پس تو را زو رَهْ زَنَد هرکَس
یکی قَلْبی بیارایَد تو پِنْداری که زَر دارد

تو را بر دَر نِشانَد او به طَرّاری که می‌آیم
تو مَنْشین مُنْتَظِر بر دَر که آن خانه دو دَر دارد

به هر دیگی که می‌جوشَد مَیاوَر کاسه و مَنْشین
که هر دیگی که می‌جوشَد درونْ چیزی دِگَر دارد

نه هر کِلْکی شِکَر دارد نه هر زیریْ زَبَر دارد
نه هر چَشمیْ نَظَر دارد نه هر بَحریْ گُهَر دارد

بِنال ای بُلبُلِ دَسْتان اَزیرا نالهٔ مَستان
میانِ صَخره و خارا اثر دارد اثر دارد

بِنِه سَر گَر نمی‌گُنجی که اَنْدَر چَشمهٔ سوزن
اگر رشته نمی‌گُنجَد از آن باشد که سَر دارد

چراغ است این دلِ بیدار به زیرِ دامَنَش می‌دار
ازین باد و هوا بُگْذر هوایَش شور و شَر دارد

چو تو از باد بُگْذشتی مُقیمِ چَشمه‌یی گشتی
حَریفِ هَمدَمی گشتی که آبی بر جِگَر دارد

چو آبَت بر جِگَر باشد درختِ سبز را مانی
که میوه‌یْ نو دَهَد دایم درونِ دلْ سَفَر دارد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۶۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۶۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.