۳۲۴ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۵۵۰

پَنبه زِ گوش دور کُن بانگِ نَجات می‌رَسَد
آبِ سیاه درمَرو کابِ حَیات می‌رَسَد

نوبَتِ عشق مُشتری بر سَرِ چَرخْ می‌زَنَد
بَهرِ رَوانِ عاشقان صد صَلَوات می‌رَسَد

جُمله چو شَهْد و شیر شو وَزْ خودِ خود فقیر شو
زان که زِ شَهْ فقیر را عُشْر و زَکات می‌رَسَد

رَحْمَتِ اوست کاب و گِل طالِبِ دل هَمی‌شود
جَذْبهٔ اوست کَزْ بَشَر صوم و صَلات می‌رَسَد

در ظُلُماتِ اِبْتِلا صَبر کُن و مَکُن اِبا
کابِ حَیاتْ خِضْرْ را در ظُلُمات می‌رَسَد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۴۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۵۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.